سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و در خبر ضرار پسر ضمره ضبابى است که چون بر معاویه در آمد و معاویه وى را از امیر المؤمنین ( ع ) پرسید ، گفت : گواهم که او را در حالى دیدم که شب پرده‏هاى خود را افکنده بود ، و او در محراب خویش بر پا ایستاده ، محاسن را به دست گرفته چون مار گزیده به خود مى‏پیچید و چون اندوهگینى مى‏گریست ، و مى‏گفت : ] اى دنیا اى دنیا از من دور شو با خودنمایى فرا راه من آمده‏اى ؟ یا شیفته‏ام شده‏اى ؟ مباد که تو در دل من جاى گیرى . هرگز جز مرا بفریب مرا به تو چه نیازى است ؟ من تو را سه بار طلاق گفته‏ام و بازگشتى در آن نیست . زندگانى‏ات کوتاه است و جاهت ناچیز ، و آرزوى تو داشتن خرد نیز آه از توشه اندک و درازى راه و دورى منزل و سختى در آمدنگاه . [نهج البلاغه]

قدر ت رو میدونم

ارسال‌کننده : امید... در : 97/7/7 4:36 عصر

وبلاگ نویسی کمکم کرد بنویسم

و گاهی شعر بگم....و خیلی چیز  از دوستانم یاد بگیرم...شیوه ی فکر کردن و نوشتن رو

و کلی خاطرات برام رقم زد

پس دوباره بهش برمیگردم

امیدوارم مثل قدیم بشه

پی نوشت: اینجا پیدات کردم اونقدر که با تو بزرگ شدم و دارم با تو پیر میشم




کلمات کلیدی :